آنیلآنیل، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

آنیل دختر خرداد

11 ماه تمام با فرشته کوچولوم

سلام عزیز دل مامان. اینگونه داره یک سالت میشه باورم نمیشه همون جوجو کوچولوی ناز فسقلی کلی چیزا یاد گرفته و تاتی تاتی میکنه و داره کم کم یه سالش میشه. توی این ماه  خیلی کارا یاد گرفتی  شکلاتم. با هم خیلی جاها رفتیم . خیلی کارا کردیم گشتیم و... خوب اول از همه اینکه عادت کردی هر وقت میخوایم بریم بیرون درو که باز میکنم به کلیدم روی جا کلیدی اشاره میکنی، عروسک پرت میکنیم بالا غش غش میخندی، خنده هات خیلی خاصه نفسم، خیلی شیرین میخندی فدات شم. جی جی کردنو یاد گرفتی میری زیر صندلی، پشت مبل میای بیرون و میگی جی. با بابایی و دایی کیومرث رفته بودی بیرون گویا مرغ و خروس دیدی و دوتا از خروسا شروع کردن به دعوا کرد...
28 ارديبهشت 1392

مادر

  ای مادر عزیز که جانم فدای تو ق ربان مهربانی و لطف و صفای تو.... روز مادر رو به مادر عزیزتر از جانم و مادر شوهر مهربانم تبریک میگم. وبه همه دوستای وبلاگی که مادرانی صبور و زحمتکشن تبریک میگم همه روزاتون شیرین . آنیل عزیزم از اینکه باعث شدی طعم زیبای مادر شدن رو بچشم و ببنیم که مادر مهربونم چه زحمت هایی که برام کشیده و من متوجهش نبودم ممنونم. ممنونم از مادر عزیزم برای تمام لحظات عمرم.   ..................................................................................................................................... خوب حالا عکسای آتلیه برا 28 اسفنده: اینم از همسی جون و آنی...
11 ارديبهشت 1392

اولین قدم های دخملی و 11 ماهگی

وااااااااااااااااااااااایی عزیزم یکی یدونم 30 فروردین یعنی تو 10 ماه و دو روزگی اولین قدم زندگیتو برداشتی قربون قدمت برم من. نمیدونی چه کیفی داره اون لحظه یکی از بهترین لحظه هایی که آدم میتونه تجربه کنه فدات بشم مامانی. فرداش هم دو قدم رفتی چون سرما خوردی و اذیت داری منم اصراری ندارم و زیاد تو وضعیت را رفتن قرارت نمیدم تا خوب شی و کمکت کنم . حدود یک ماه میشه که کاملا وایمیستی زرنگ مامان. و اینکه گفتی مامان 3 بارم گفتی. دیروز داشتیم میرفتیم دکتر آمادت کردم و دادم دست بابام تو رو برد سوپر مارکت دایی بهروز منم بعد آماده شدن اومدم بگیرمت منو که دیدی ذوق زده شدی  3 بار پشت سر هم  گفتی ماما. قربونت برم من نفسم هدیه زیبایی بود برام، ...
1 ارديبهشت 1392
1